OurCuteBaby

روزشمار و خاطرات نی نی ما تا بدنیا آمدنش و ......

OurCuteBaby

روزشمار و خاطرات نی نی ما تا بدنیا آمدنش و ......

بالاخره یه روز آخر هفته آفتابی و داغ

 

به به دیروز چه روز خوبی بود یعنی شنبه ، آفتابی و داغ ، رفتم کنار دریاچه نزدیک خونه مامان بزرگ پری ، و دو ساعت حموم آفتاب گرفتم ، چه خبر بود ، بعد از ۶ یا ۷ ماه یه روز گرم شده بود و همه مایو به تن و کلی بچه قدو نیم قد اومده بودند که لذت ببرند. حسابی داغ شدم و از تماشای مردم شاد و بچه های خندون و هیجان زده که هی می رفتن توی آب و میومدن میگفتن سرده ، لذت بردم ، تازه کلی هم برای خودم خیال بافی کردم از سال دیگه این موقع که نی نی ما اندازه اون نی نی میشه که باباش داشت تاتی تاتی راهش می برد روی ماسه های نرم و هی میخورد زمین و میخندید و بلند میشد. واش واش ، سال دیگه ما فقط باید نی نی رو بپاییم ، دیگه نمی شه آروم واسه خودمون بشینیم و در تنهایی خودمون فرو بریم.

چه شود.

 

در همین حین یه خانم سیاه پوست امریکایی با نوه اش در کالسکه اومد کنار من نشست و سر صحبت رو باز کرد و از کل زندگی اش برام تعریف کرد و به خاطر نی نی هم بهم تبریک گفت ، خلاصه بعدازظهر سرگرم کننده ای  داشتم و کلی حالم جا اومد.

 

به قول دوست عزیزمون عسل بانو ، به امید روزی که تمام اونایی که دوست دارند مامان و بابا بشن ، هر چه زودتر اون روزشون از راه برسه و خنده به لباشون بیاد.

 

راستی امروز دوباره ابری و تاریک و کمی سرد شده ، همینه دیگه ، این شهر هر چی زیبایی داره به خاطر همین بارونها و هواش هست.

نی نی ما داره گُنده میشه

 

سلام نی نی ،

 

عزیزم امروز که رفتیم دکتر دیدی دکتر شکم مامان آذی رو اندازه زد و گفت که مثل اینکه نی نی گُنده ای داری میشی ، آره مامانی ؟؟

 

مواظب باش ها ، حالا اینقدری گُنده نشی که پس فردا لنگهات از حلق مامان آذی بزنه بیرون.

به بابارضا زنگ زدم که بهش بگم ، بابارضا گفت صدات خیلی شنگوله ، چه خبر شده؟؟ گفتم: خبر خاصی نشده ، توی شوک هستم و جریان رو بهش که گفتم : اون برعکس من خوشحال شد ، واش واش چقدر ذوق کرد و به خودش مغرور شد ، حالا انگار که همه کاره اونه !!!  

خلاصه عزیز مامان هر چقدر که اونجا جا هست به همون اندازه بزرگ شو ، باشه؟

هر چند که به دکتر گفتم که بزرگی که شما فکر می کنید مال لنگهای دراز نی نی مون است که به بابالنگ درازش رفته ، واسه همون خب بیشتر جا می گیره دیگه .

خلاصه خدا به داد این مامان کوچولو برسه که ماههای آخر میخوام چطور تو رو این تو جا بدم !!!!

باریکلا نی نی ناز ما ، تو که تا حالا نی نی به این ساکتی و خوبی بودی ، پس حالا هم حرف مامانی رو گوش کن و پات رو به اندازه گلیمت دراز کن، باشه؟؟

تداعی از موقعیت نی نی در این هفته

 

سلام نی نی خوشگل و خوب من

 

اومدم این عکس رو گذاشتم اینجا که بدونی الان در ۲۱ هفتگی در چه وضعیتی هستی . حالا میشه فهمید که تکون هایی که می خوری از کجای بدنت ناشی میشه. خیلی جالبه مگه نه؟؟!!!

 

این عکس هم گذاشتم برای دوستانی که دوست دارند بدونند که نی نی های دوقلو در چه وضعیتی به سر میبرند توی دل مامانشون

 

 

  قدرت خدا رو ببینید و همیشه شکر رو بجا بیارید که چقدر باعظمت و مهربون و زیباست این خدا.

یه توضیحاتی هم راجع به وضعیت تو نی نی قشنگ که توی دل مامان آذی هستی :

وزن تو حدود 340 گرم و اندازه تو تقریبا 26.6 سانتی متر است. ابروها و پلکها کامل شده اند. و  حرکتهای تو رو دیگه احساس می کنم. نی نی شما به برنامه روزانه و کارهایی که ممکنه داشته باشم توجه نمی کنی؛ واسه همین هنگامی که در شب آماده خوابیدن می شم  تو تکان خوردن را آغاز میکنی، پس برای من نباید جای تعجب باشه.

 

مامان ها این روزها کاملا احساس آرامش می کنند. شکم  هنوز خیلی بزرگ نشده است و بخش عمده دردها و عوارض اولیه حاملگی از بین رفته اند. مامان ها هر وقت که می توانید باید یکجا بنشینند، لم دهند و لذت ببرند. در سه ماهه سوم حاملگی به خاطر اینکه رشد کودک تقریبا کامل می شود دردهای خفیفی خواهند داشت مامان ها. البته این بدان معنا نیست که در این دوران هیچگونه مشکل جزئی نخواهند داشت. مثلا به دلیل افزایش تولید چربی در بدن، ممکن است آکنه یا جوش بر روی پوست ظاهر شود(که مامان آذی چند تا دونه کوچیک زده). در این صورت روزی دو مرتبه پوست خود را با آب و صابون ملایم باید شست.


اکنون مامان ها مستعد ابتلا به واریس هستند؛ این عارضه به این علت ایجاد می شود که حاملگی فشار بیشتری بر سیاهرگهای پاها وارد می کند؛ حجم خون در بدن افزایش یافته و رحم فشار بیشتری بر سیاهرگ بزرگ تحتانی (که خون را از اندامهای پائینی بدن به قلب باز می گرداند) وارد می کند. از سوی دیگر افزایش هورمون پروژسترون موجب می شود که دیواره سیاهرگهای شل شوند؛ لذا با رشد جنین و رحم، سیاهرگها بزرگ و بزرگتر می شوند. مشکل سیاهرگهای واریسی در هر حاملگی شدیدتر می شود و هرچند احتمال ایجاد این عارضه در سیاهرگهای پا بسیار بیشتر است اما ممکن است در قسمتهای دیگر بدن نیز ظاهر شوند. در صورتی که پاها درد می کنند هر روز صبح جورابهای مخصوص حاملگی باید پوشید. یک پیاده روی سریع در طول روز نیز می تواند با افزایش سرعت گردش خون کمک کند. همچنین می توان به پهلوی چپ دراز کشید و یک بالش زیر پاهای خود قرار داد تا پاها بالاتر از سطح زمین قرار گیرند.