OurCuteBaby

روزشمار و خاطرات نی نی ما تا بدنیا آمدنش و ......

OurCuteBaby

روزشمار و خاطرات نی نی ما تا بدنیا آمدنش و ......

تولد دو ماهگیت مبارک پسرم

آرمان جون ما امروز دو ماهه شد. هوراااااااااااا 

امیدوارم که ماه و ماههای خوبی در پیش داشته باشه و هر چه زودتر بزرگ بشه و از آب و گل در بیاد. 

چند روز هست که دستهاشو میخوره با اینکه پستونک بهش میدیم ولی گاهی اوقات شدیدا دستهاشو میکنه توی دهنش ، اول فکر میکردیم معنی اش این است که گرسنه اش است ولی دیدیم نه شیر نمیخوره. خلاصه نمیدونیم باید چه کرد. 

وقتی بیدار هست و کمی با دستهاش جلوی صورتش بازی میکنه و به انگشتاش نگاه میکنه و بعد از مدتی که حوصله اش سر میره شروع میکنه به زبان خودش ما رو صدا میکنه که یعنی من تنهام یکی بیاد باهام حرف بزنه . خیلی جالبه 

فقط خدا کنه هر چه زودتر این مشکلات دستگاه گوارش و حساسیت معده و روده هاش تموم بشه و دیگه دلش درد نگیره ، چون جیگرم براش کباب میکشه که نمیتونم کاری میکنم . مخصوصا وقتی نیمه شب مثل دیشب از این درد ها از خواب نازش بیدار میشه و هی به خودش میپیچه.  

البته بعد از چهار روز ، پریروز شکمش کار کرد ، خدا رو شکر. 

 

دوستانی که نزدیک زایمانشون هست امیدوارم که به سلامتی برن بیمارستان و برگردند. اونا هم که تازه نی نی دار شدن خسته نباشن از بیدارباشهای شبانه که برای من سخت ترین کار هست و اونا هم که چشم انتظار نی نی دار شدن عجله نکنن و برای خدا تعیین تکلیف نکنند ، خدا خودش در بهترین زمان ممکن بهشون نی نی میده. آمین  

 

نظرات 4 + ارسال نظر
عسل بانو چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:26 ق.ظ http://manvashoharam.blogfa.com/

واش واش واش ...ببین حه عروسکی ...خدای من ....
وای باورم نمیشه حه زود گذشت !
حقدر صورت مردونه ی نازی داری این اقا آرمان .
خیلی خوردنی شده نه ؟
الهی که به سلامتی این روزها رو طی کنی .
راستی خواهر گلت خوبه ؟

:::SaRa:::: چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:59 ب.ظ http://voroojak63.persianblog.ir

سلام آذی جان . خوبی ؟ خسته نباشی . از راه دور می بوسمت .

ماشالله . هزار الله اکر . بزنم به تخته. چشمم کف پاش . چقد ناز و خوردنی شده . خیلی ناز شده . خدا برات حفظش کنه . چه ژستی هم گرفته .
الهی من جیگر این آرمان رو بخورم. ملوسک . جینگیل خان. فندق، سنجد و ....

آذی جان نگران این دست خوردن هاش نباش. طبیعیه . همه بچه ها اینطوری هستن.
شما شربت گرمیچر برای کار کردن شکم آرمان بهش نمیدی.؟ خیلی خوبه

شیما یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:23 ق.ظ

جون واسه این جیگر به اسم آرمان خدارا شکر که لطفش رو بهت کامل کرد عزیزم
برای منم دعا کن دیگه خیلی سنگین شدم

ری را یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:16 ب.ظ http://mehmanedel.parsiblog.com

نازی . هزار ماشالا دیگه واسه خودش مردی شده آرمان جونمون .
خوبی آذی جون ؟ فکر کنم دیگه مارو فراموش کردی . من دو روز دیگه نینی ام دنیا می آد برامون دعا کن ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد